انسان در ابتدای تولد، توانایی فکر و تعقل را ندارد؛ یعنی نمیتوان گفت که او عقل دارد، چنان که امام صادق (ع) به این حقیقت اشاره فرموده اند: «اگر فرزند انسان در هنگام تولد فهیم و عاقل بود، جهان بیرون از خود (عالم) را انکار میکرد، چراکه دچار تحیر عقلی میشد وقتی که چیزهایی را میدید که تا آن موقع ندیده بود، چیزهایی مانند اختلاف میان اجسام و حیوانات و کل آنچه در عالم وجود دارد که دائما در حال تغییر و تحول است و این موضوع او را دچار حیرت و سرگردانی میکرد و ...» (توحید مفضل/۵۱).
همان طور که نوزاد رشد میکند، قوه عقلانی او نیز رشد کرده و بسیاری از چیزهایی را که میبیند، میشناسد و نسبت به آن معرفت و شناخت پیدا میکند. این علم و معرفت موجب رشد و کمال عقلی و روحی او میشود، همان گونه که غذاخوردن موجب رشد و کمال جسمانی و تقویت جسم او میشود.
بدین سان است که عقل رابطه میان جسم انسان با محیط بیرونی او را تشکیل میدهد، همان گونه که از امام صادق (ع) نقل شده است که فردی به آن حضرت عرض کرد: «من همسایهای دارم که بسیار اهل نماز، صدقه و حج است، این اشکالی ندارد؟ حضرت فرمودند: عقل و عقلانیتش چگونه است؟ عرض کرد: عقلی ندارد (یعنی تحلیلهای عقلانی ندارد و خوب و بد را تشخیص نمیدهد و نمیداند چطور و کجا باید واکنش مناسبی انجام دهد.)
حضرت فرمودند: (چنین کسی) این اعمال که انجام میدهد، چیزی را از او برطرف نمیکند (یعنی به دردش نمیخورد).» (اصول کافی، ج ۱ ص ۲۴). پس معیار پذیرش و عدم پذیرش اعمال، عقل است. عقل موجب کمال انسانی است، نه رفتار بدون عقل و اندیشه که اگر رفتار بدون عقلانیت موجب کمال میشد، باید بسیاری از حیوانات دارای کمالات فراوانی میشدند.
از اینجا میتوان به نتیجهای دیگر دست یافت که هر چیزی که در خفا و پنهانی قرار بگیرد موجبات رشد و کمالش فراهم میشود، مثلا اگر بذر یک گیاه در زمین مخفی نشود، رشد نمیکند. اگر ریشه گیاهان در زمین مخفی نباشد، موجب رشد و کمال نمیشود و نمیتواند در وقت خودش میوه و دیگر ثمرهها را داشته باشد. اگر غنچه یک گل در میان برگهایی از آن قرار نگیرد، موجب رشد و کمال که بازشدن و عطرآگین شدن است، نمیشود.
نفس انسان ادراکاتی را که از اطراف خودش دریافت میکند، اگر این ادراکات در نفس ذخیره نشود، هیچ گاه عقل رشد نمیکند و به کمال نمیرسد. پس ذخیره شدن، پنهان بودن و در پوشش قرارگرفتن موجب رشد و توسعه و کمال خواهد شد. این طبیعت بسیاری از موارد است که برای رشد و کمالشان محتاج مخفی بودن و در سِتر قرارگرفتن هستند، تا آثار و ثمرات و نتایج آن کمال ظاهر شود. آیه شریفه الهی میفرماید: «که شما در شکم مادرانتان بودید.» (الزمر/۶)
و در آیه شریف دیگر ذکر شده است: (شما که در شکم مادرانتان مراحل رشد را سپری کردید.) و خداوند میفرماید که به صورت طفلی بیرون آوردیم برای اینکه به حدّ رشد و کمال برسید ... (الحج/۵) پس منشأ رشد و کمال، در خفا و در حجاب بودن طبیعت بوده است که اگر این حجاب طبیعت نبود، هیچ گاه کمال محقق نمیشد.
به طور مثال هنگام طلوع خورشید همه ستارگان و حتی شب در خفا و حجاب طبیعت قرار میگیرند و به هنگام شب، روز و خورشید در خفا و حجاب طبیعت قرار میگیرند که موجب آسایش و آرامش میشوند. (یونس/۶۷) و این آسایش و آرامش موجودات موجب کمال خواهد بود. (ادامه دارد)